چرک نویس

چرک می نویسد و به او می گویند چرک نویس

چرک نویس

چرک می نویسد و به او می گویند چرک نویس

داستان من و صنعتی

این هم یکی دیگه از سری داستان های من و من ، از علاقه مند هاش دعوت می کنم داستان من و داف مزخرفم و داستان من و روده رو هم بخونند...

داستان من و صنعتی

از اون محفل های گرم رفقا بود که من ییهو نمی دونم خواستم یا نه که رفتم فضا .
از جو زمین از ناحیه سولاخ لایه اوزون زدم بیرون رفتم تو یه کره ای تو یک کدوم از این NGC های لعنتی!
دیدم پسر این جا چه خبره ! کلی از اون آدم فضایی های سبز با یه چند صد تا دست و پا و چشم اون جا بود. (هیچ نفهمیدیم اونا دستشونه یا پاشون) یه خوش و بشی باهاشون کردم و زدیم تو کار تفریح . من رو بردن یه دیسکو همون اطراف که انگار از وزارت ارشادشونم مجوز داشت. (پسر چه قدر تخیلی)
دیدم واوه!(حرف صوت نشان از تعجب) چه خبره . کلی دست و پا بود که داشتن می رقصیدن . یکی داشت والتس می رقصید ، یکی باله ، یکی به سبک راک اند رول های قدیمی... کلی حال می کردن چون می تونستن با یکسری از اون پا یا دست ها بندری و باباکریم برقصن و با یکسری دیگه حتی باله!...
تازه با اون همه چشم هم صد تا صد تا با هم تیک می زدن . بعد یکدفعه یکیشون من رو برد اون بالا و گفت : " گیتار بزن پسر" منم شروع کردم راک زدن یه چیزی تو سبک هارد راک که وسطاش به بلوز می زد! همه دست و پا ها هم می رقصیدن...
همین طوری می گذشت که دیدم دِ بیا!! رفقام وسط آدم فضایی ها می رقصن! یکیشون اومد جلو یک فحش خواهر دار به خواهر نداشته ام داد و گفت : عوضی ، لعنتی ، صد بار گفتم صنعتی نیار !!!! حالا ما دیگه نمی تونیم برگردیم زمین !...
پسر من از خوشحالی داشتم داد می کشیدم . تو همون سبک خوندم گور بابای زمین ، گور بابای زمین ... شروع کردم گیتار زدن...

فکر کنم یه چند میلیون سالی گیتار زدم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد