شاید خیلی دور نبودم . دور می خواهم دورتر از خیلی جا ها که سربازی (لعنتی) نمی گذارد بروم جنگل های آمازان که شاید دیگر نفس های آخرش است یا قطب که دارد از روی نقشه می رود یا شاید باز میسوری که معابدش دارد زیر طرح توریسم از بین می رود یا جنگل های بنگلوری که دارد حیواناتش آواره می شوند (راستی شاید بچه ی فیلی که با او دو روز بودیم و دنبال مامانش می آمد حالا برای خودش مردی شده چه فیلم یاد هنوستان کرد!) یا ماداگاسکاری که دارد جاده کشی می شود یا کانگرو ها یا....
یک بلیت می خواهم برای جایی دور تر (باز هم توپولوفی باشد ایراد ندارد)
یک جا دور تر از خودم تا بنشینم خودم را ببینم و برایش فکر کنم...
من هم از این بلیط ها میخواهد تازه سربازی هم ندارد :)