یک چلنگر می خواهم در ارتباط با مامانم
-مامان شام چی داریم؟
- املت داریم...
چ : می گوید برو یک املت برای خودت بزن و کوفت کن!
- کجا می ری محسن؟
چ: داری می چه فسادی به پا کنی؟
- محسن دیر نیا خونه
چ: هر وقت من زنگ زدم بی برو برگرد خونه ای!
- این مسافرت رو تو با کی می ری؟
چ : چند تا از دوست دختراتو می بری
...
همه اش تقصیر من است ما همان هستیم که می نماییم!
اگر برایشان آن نماییده ام باید همان بشوم! :دی