یادش به خیر وقتی هایی که تقویمم را با آسمان چک می کردم و یادم هست مقارنه ی بزرگ آن موقع ها (مقارنه ی مریخ زهره و مشتری) بود و من شیراز پشت بیست اینچی بودم و... یکهو یادم افتاد مقارنه ی مورد علاقه ام که به خودم سپرده بودم دو شب پیش بود:
گفتم که خواجه کی به سر حجله می رود گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند
یادش به خیر یک صبح نصفه نیمه ای به افق شرقی دو سیارهی زهره و عطارد کنار هلال باریک ماه پشت بوم خونمون دیده شدن ... تازه بیست اینچی هم نه داشتم ... فقط چشم هایم را برده بودم بالا ... حالا دیگه پشت بوم خونمون کافی نیست چون دور تا دور افق شرقی اش را دیوار گرفته ...