خوبیش این است دارم نفس هایم را می شمارم...
acute bronchitis with some Hemoptysis
وقتی هم نفس نیست . نفس درد دارد ، خون دارد...
دو نفر بودند که وقتی مریض می شدم مریض می شدند یا وقتی مریض می شدند مریض می شدم (مرغ و تخم مرغ)
یکیشان معلوم الحال است و دور است...
یکی دیگر که برادر دو قلویم است مریض شده بود همه اش تقصیرش بود یکی نیست بگوید:
مگه مجبوری تو هوای سرد بری کایاک سواری که منم مریض کنی ؟!