اولش گذشته که ما داشتیم فقط با هم می ساختیم تا بگذارد...
دارد دوباره مرا می سازد و من دوباره می سازمش...
محسن بهتری و فرزانه ی بهتری دارد ساخته می شود ورای تصورشان. داریم پاسخ می دهیم به آن هایی که با ما نساختند آن ها قدر ندانستند تا ساخته شویم برایشان . حالا که این قفل و کلید دارند جور می شوند می بینم که از هم جدا نمی شوند...