توی کافه داد و بیداد می کنیم می رویم بیرون همدیگر را بغل می کنیم می خندیم و می رویم مهمونی!
- راستی چرا ما با هم دعوا کردیم؟
- مجبوریم
- چرا ؟
- چون من می ترسم
- از چی ؟
- می ترسم بفهمند ازشون نیستیم . چهار ماه می گذرد فقط ماچ و بوسه دیدن!
- آره ُ مجبوریم . راستی وقتی داد می زدی خیلی بامزه بودی می خواستم بغلت کنم گازت بگیرم ...
- ای وای دوباره می شد همونی که می بینن هر روز که...
بچه هایم زیاد شده اند قیم ها کم!
بالاخره شاید دانستنیها من را به یکی از عنوان ها خواستنی زندگیم برساند.
داستان
نویس
علمی
-
تخیلی!
و اتفاق 2010 این بود توی دنیا که cripple black phoenix ، I'vigilate را به دنیا تقدیم کرد. اخبار هر شب صدا و سیما و BBC و... زیاد دروغ می گویند!