به همه چیز شک کردن واقعاً حماقت بار است!
(وقتی طرف بغلش می کند می گوید دوستش دارد با زهم شک دارد گفته یا نه!)
تولدت مبارک جان لنون دوست داشتنی . به یادت امروز اجرای yesterday ات را تمام کردم ... و در آخر این که روش مردن و قاتلت را خیلی دوست دارم.
با احترام
دانشکده شده شکنجه گاه برایم هیچ کس نیست از با هم بودنش لذت ببرم به جز: آقا داوود صبح ها من را که می بیند می گوید دیشب احتمالاً چه می کردم ...
غیر از این ارتباط انسانی ارتباط با صندلی آخر حیاط است که از آن هم لذت می برم ...
و غیر از این که احتمالاً این رنج کشیدن فقط به یک امید است که یک روز شده یک پنگوئن را نجات بدهم...